« السَّلامُ عَلَی وَلِی اللهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَی خَلِیلِ اللهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَی صَفِی اللهِ وَ ابْنِ صَفِیهِ السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَی أَسِیرِ الْكرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیك وَ ابْنُ وَلِیك وَ صَفِیك وَ ابْنُ صَفِیك الْفَائِزُ بِكرَامَتِك أَكرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِك مِنَ الْأَوْصِیاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیك لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَك مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ »
چهل روز گذشت. در آن غروب خون آلود، هنگامی که خنجر شقاوت ها و نامردی ها، گلوی آخرین مبارز را درید، آنگاه که زنان و فرزندان داغدیده در میان رقص شعله های آتش خیمه هایشان، به سوگ مردان در خون غلتیده خود نشسته بودند، دشمن به جشن و سرور ایستاد، خیابانها و کاخها را برای بزم مهیا ساخت و به انتظار ماند تا در میان دلهای چون لاله پرخون اسیران، به برپایی جشنی تمسخرآمیز بپردازد.
اما زینب، این ستون پابرجای کاروان اسرا، همه چیز را به گونه ای دیگر رقم زد. به راستی چه کسی میداند چگونه زینب با وجود سنگینی کوهی از مصیبتها بر شانه هایش، بغض غمها را فرو داد و قدم بر قله رفیع عزت و آزادگی گذاشت. با سخنان زینب، کربلا به بلوغ رسید و خون شهدا جوشید و جوشید تا آن جویبار خونی که در غریبانه ترین حالت ممکن بر زمین جاری شده بود، در اربعین حسینی، رودی خروشان شود.
فرا رسیدن اربعین حسینی بر تمامی سوگواران گرامی تسلیت و تعزیت باد.
تعداد بازدید: 31